مشارکت عمومی در خط مشی گذاری مشارکت عمومی٬ خط مشی گذاری٬ مشاوره و نظرخواهی٬ مداخله دکتر مهدی فراحی - مهدی یاراحمدی خراسانی
وازگان کلیدی : مشارکت عمومی٬ خط مشی گذاری٬ مشاوره و نظرخواهی٬ مداخله٬ مشاوره٬ نظرخواهی الکترونیکی چکیده : یکی از موضوعات مهمی که در سالهای اخیر در بین کشورهای آزاد و دموکراتیک اهمیت زیادی یافته است، بحث مشارکت عمومی مردم در فرایند سیاستگذاری میباشد. منظور از مشارکت عمومی در واقع مشاوره و گفتمان بین بخشهای مختلف جامعه و نظرخواهی از آنها برای اثرگذاری بر فرایند تدوین خط مشی ها میباشد. در این مقاله سعی شده است تا با ارائه تعریفی ازمشارکت عمومی روش های مختلفِ مشارکت و فرایند آن و رابطه آن با فرایند سیاستگذاری مورد بحث قرار گیرد. مشارکت عمومی نوعی از رابطه متقابل بین دولت و شهروندان است. روابط دولت ـ شهروند به اشکال مختلف وجود دارد؛ ولی همه این روابط در حوزه مشارکت عمومی نیستند. اغلب این روابط را به ۴ دسته تقسیم میکنند: اطلاعرسانی، تحقیقات، مشاوره و نظرخواهی، و مداخله. که در این بین تنها مشاوره و نظرخواهی، و مداخله اشکالی از مشارکت عمومی می باشند. در انتها هم یکی از روشهای جدید و پراهمیت مشارکت عمومی، یعنی مشاوره و نظرخواهی الکترونیکی که نوعی از مشاوره و نظرخواهی مبتنی بر فن آوری اطلاعات و ارتباطات می باشد،مورد بررسی قرار گرفته است. ۱. مقدمه : یکی از موضوعات مهمی که در سالهای اخیر در بین کشورهای آزاد و دموکراتیک اهمیت زیادی یافته است، بحث مشارکت عمومی مردم در فرایند سیاستگذاری میباشد. دولت در این کشورها سعی کرده است به مفهوم مشاوره و نظرخواهی از مردم اهمیت بیشتری بدهد و در واقع راههای استفاده از آن را گسترش دهد. برای مثال مشاوره مکتوب مردم با دولت در نوامبر ۲۰۰۰ در انگلستان به طور قانونی تصویب شد. در آن زمان، نخست وزیر انگلستان، تونی بلر در این باره گفت که مشاوره بهتر با مردم و نظرخواهی از آنها به معنای دستیابی به نتایج بهتر است. منظور از مشارکت عمومی در واقع مشاوره و گفتمان بین بخشهای مختلف جامعه برای اثرگذاری روی سیاستها میباشد؛ برای مثال کسانی که از خط مشی خاصی سود میبرند و یا آنهایی که به طور غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میگیرند و حتی آنهایی که ممکن است مجری آن خط مشی باشند. ایجاد استانداردهایی برای فرایندهای مشارکتی نظیر مشاوره مکتوب مردم با دولت، هم به سیاستگذاران در مطلع شدن از خواستهای مردم کمک زیادی میکند و هم مردم را به مشارکت بیشتر در امور کشور تشویق میکند. امروز در کشورهای دموکراتیک، دولتها برای درگیر کردن واقعی و هر چه بیشتر مردم به صورت اثربخش سعی در توسعه دادن روشهای بیشتری برای مشارکت عمومی دارند. به خصوص روشهای مشارکت الکترونیکی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با این که کشور ما ایران، فاصله زیادی با کشورهای دموکراتیک غربی دارد، ولی قدمهای مهمی را برای رسیدن به دموکراسی برداشته است. برای کشوری با ۲۵۰۰ سال تاریخ پادشاهی که در آن مردم حق هیچگونه اظهار نظری نداشتهاند و هیأت حاکمه نیز هرگز پاسخگوی مردم نبوده است، تشکیل حکومتی جمهوری پیشرفت بزرگی است. به خصوص با برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا، در سال ۱۳۷۸ توسط دولت آقای خاتمی، پیشرفت بزرگی برای مشارکت بیشتر مردم در اداره کشورشان حاصل شد. همچنین در کشور ما هر چند به طور ناقص گروههای مختلف به طرق رسمی و غیررسمی در تصریح و تألیف منافع جهت اثرگذاری بر سیاستها فعالیت دارند٬ با این حال هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به جایگاه مطلوب احساس می شود. بهبود این امر تا حد زیادی منوط به ارتقا فرهنگ مدنی مردم می باشد. به علاوه جای تحقیقات کافی و مناسب در زمینه مشارکت عمومی و اداره دموکراتیک کشور خالی است. با توجه به این خلأ، در این مقاله مشارکت عمومی به طور خلاصه تعریف شده است. روشهای مختلف مشارکت و فرایند آن و رابطه آن با فرایند سیاستگذاری بررسی شده است. به علاوه یکی از روشهای جدید و پراهمیت مشارکت عمومی، یعنی مشاوره و نظرخواهی الکترونیکی را نیز مورد بررسی قرار دادهایم. در تهیه این نوشته از مقالات و مطالب منتشر شده توسط تعدادی از سازمانهایی که به مطالعه و پژوهش در زمینه دموکراسی٬ مشارکت و سیاستگذاری مشغولند٬ بیشترین استفاده را برده ایم. سازمانهایی نظیر: Cabinet office , www.cabinet-office.gov.uk (اداره کابینه بریتانیا) OECD , www.oecd.orgScottish Executive Central Research Unit , (واحد مرکزی پژوهشهای اجرائی اسکاتلند) Local Government Information Unit, (واحد اطلاع رسانی محلی دولتی (بریتانیا) ) امید است در مقالات بعدی جنبههای گوناگون این موضوع گسترده را بیشتر باز کنیم. ۱.۱ مزایای مشارکت عمومی : در دولتهای دموکراتیک غربی مشارکت مردم و گروههای اجتماعی ـ مدنی در کار دولت، بخشی جداییناپذیر از فرایند سیاستگذاری شده است. این امر تنها به معنی یک دولت بازتر بودن نیست، بلکه اشاره به سیاستگذاری اثربخش از طریق گوش دادن و مورد توجه قرار دادن دیدگاههای عمومی و منافع ذینفعان میباشد. همچنین میتوان گفت که ایجاد سیاستهای سالم برای اثرگذاری مردم در فرایندهای دموکراتیک بخش مهمی بخش مهمی از برنامههای دولتی برای نوسازی دموکراتیک میباشد. از دیگر مزایای مشارکت عمومی میتوان به موارد خلاصه شده زیر اشاره کرد: به دولتها اجازه میدهد از منابع بیشتری از اطلاعات، دیدگاهها و راهحلهای بالقوه استفاده کنند و بتوانند کیفیت تصمیمات اتخاذ شده را افزایش دهند. به سیاستگذاران کمک میکند درباره موضوعاتی که از طریق شواهد موجود امکان تصمیمگیری برای آنها نیست، دیدگاههای خود را اصلاح کنند. به نظارت بر سیاستهای جاری و درک تغییرات مورد نیاز کمک میکند. از طریق توجه به موضوعات و جستجو برای راهحلها از طریق مشارکتکنندگان، باعث ایجاد و پرورش همکاری بین مشارکتکنددگان یعنی گروههای ذینفعان و دولت میگردد. مشارکت عمومی سالم، نمادی از تعهد دولت به گوش کردن به صدای مردم و گروههای ذینفع در هنگام ایجاد سیاست میباشد. در واقع باعث سمبولسازی تعهد دولت میشوند. به ایجاد اعتماد عمومی به دولت و افزایش مشروعیت تصمیمات اتخاذ شده کمک میکند. ۱.۲ غلبه بر ریسکهای مشارکت عمومی : ممکن است این گونه احساس شود که مشارکت مردم ریسک دارد و یا سبب مشکلاتی ناخواسته در به نتیجه رسیدن یک خط مشی میشود. مثلا مشارکت عمومی فرایندی زمانبر است، موضوعات را به تأخیر میاندازد، زحمات اداری فراوانی دارد، انتظارات مردم از آن چه که به عنوان نتیجه مشارکت شهروندان ممکن است حاصل شود خیلی بالاست، در این فعالیتها مفهوم مشاوره از بین میرود و بر مخالفتها تمرکز میشود، باعث ایجاد دیدگاههای غیرنمایندگی میگردد و ... . با ین حال مزایای مشارکت عمومی خیلی بیشتر از ریسکهای آن است. و با پیروی از توصیههای کارشناسان و برنامهریزی صحیح میتوان این ریسکها را به حداقل رساند. مثلا یک برنامهریزی پیشنگر مناسب، شما را قادر به طراحی تمرینهای مشارکت عمومی میکند؛ طوری که برای دولت زحمت و بار نامناسب اضافی نداشته باشد و به نتیجه رسیدن یک سیاست را به تعویق نیندازد. تعیین پارامترهای روشن برای مشارکت، به دولت برای مدیریت انتظارات عمومی کمک میکند. تحلیل نظرات عمومی دولت را مطمئن میسازدکه دیدگاههای اعلام شده توسط اقلیتها با روشی غیردموکراتیک و غیرنمایندگی حاکم نخواهد بود. ۲. مشارکت عمومی: تعاریف، اصول و روشها : ۲.۱ تعریف مشارکت عمومی : با توجه به مشارکت و درگیری مردم و گروهها در سیاست، درک معنی واژه مشارکت عمومی مهم است. در واقع مشارکت عمومی نوع از رابطه متقابل بین دولت و شهروندان است. روابط دولت ـ شهروند به اشکال مختلف وجود دارد؛ ولی همه این روابط در حوزه مشارکت عمومی نیستند. اغلب این روابط را به ۴ دسته تقسیم میکنند: اطلاعرسانی، تحقیقات، مشاوره و نظرخواهی و مداخله. طبق توضیحاتی که در ادامه میآید متوجه میشویم تنها مشاوره و نظرخواهی و مداخله اشکالی از مشارکت عمومی هستند. الف) اطلاعرسانی: نوعی رابطه یک طرفه که در آن دولت اطلاعات را بین شهروندان توزیع میکند. اطلاعرسانی ممکن است موقع تبلیغ مقدمات یک خط مشی جدید و یا در زمان تغییر در رویهها از طریق اطلاعرسانی اینترنتی و یا توزیع اعلامیههای کاغذی تبلیغ فعالیتها و نمایشگاهها مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعرسانی جزء فعالیتهای مشارکت عمومی نیست. با این که اطلاعرسانی به تنهایی مشارکت را ایجاد نمیکند؛ ولی اغلب مردم برای مشارکت در سیاستگذاری به آن نیازمند هستند. ب) تحقیقات درباره افکار عمومی: فرایندی است که توسط آن سیاستگذاران از افکار گروههای مردم و بخشهای ویژه جامعه از طریق روشهای اغلب کمی مطلع میشوند و از آنها برای آگاه کردن مردم استفاده میکنند. پاسخدهندگان اغلب به صورت ناشناس شرکت میکنند. تحقیقات ممکن است موقع سنجش افکار عمومی درباره سیاستهای مختلف اجرا شود. از روشهای کمی میتوان به انجام نظرسنجی و از روشهای کیفی میتوان به گروههای تمرکز اشاره کرد. این فرایند جزء فرایندهای مشارکت عمومی نیست. پ) مشاوره و نظرخواهی: یک رابطه دوطرفه که در آن دولت پرسش میکند و بازخورهای شهروندان درباره پیشنهادات اولیه خطمشی را دریافت میکند. معمولا مشاوره وقتی استفاده میشود که دولت برای جمعآوری دیدگاههای مردم و گروههای اجتماعی ـ مدنی درباره پیشنهاد اولیه یک خط مشی نیازمند پاسخدهی گسترده مردم است. روشهای مناسب میتواند مشاوره مکتوب، کارگاهها، نظرسنجیها، جلسات سازماندهی شده عمومی و یا گروههای بازنگری باشد. مشاوره یکی از فرایندهای مشارکت عمومی است. ت) مداخله: نوعی رابطه مبتنی بر مداخله و مشارکت مردم در دولت که در آن شهروندان فعالانه در تعریف فرایندها و ایجاد سیاستها مشارکت میکنند. مداخله ممکن است شهروندان را مستقیما درگیر توجه به پیشنهادات سیاست و ایجاد راهحل برای مشکلات کند. آنها میتوانند شامل گروههای اجتماعی ـ مدنی باشند که برای کمک به ایجاد چارچوبهای عملیاتی جدید، از طریق همکاری نمایندگان این گروهها با دولت یا کمیتههای ذینفعان، مشارکت میکنند. روشهای مداخله و درگیر شدن مردم میتواند شامل رفراندوم، هیآتهای ژوری شهروندی، گروههای بزرگ شهروندی یا تفویض اختیار مستقیم به شهروندان برای تصمیمگیری باشد. در مداخله، مشارکت و تعامل مردم بیشتر و فعالانهتر از روشهای دیگر است. مداخله از فرایندهای مشارکت عمومی محسوب میشود. ۲.۲ اصول راهنما برای موفقیت در اطلاعرسانی، مشاوره و مداخله فعال شهروندان در سیاستگذاری : برای حداکثر کردن مزایای مشارکت عمومی سیاستگذاران میتوانند از اصول توصیه شده زیر استفاده کنند: الف) تعهد در همه سطوح سیاستگذاری به رهبری و تعهدی قوی برای اطلاعرسانی، مشاوره و مداخله فعال نیاز است. همه سیاستگذاران و مدیران ارشد تا مقامات اداری رسمی دولت باید چنین تعهدی داشته باشند. ب) حقوق حقوق شهروندان برای دسترسی به اطلاعات، فراهم کردن بازخور، مورد مشاوره قرار دادن و مداخله فعالانه در سیاستگذاری باید خیلی سفت و سخت در قانون یا خط مشی زمینهسازی شود. در این قانون باید و تعهدات دولت برای پاسخگویی به شهروندان (وقتی موضوع حقوق آنها در میان است) به روشنی توضیح داده شود. پ) وضوح از همان ابتدا باید اهداف و محدودیتها درباره اطلاعرسانی، مشاوره و مداخله فعال در سیاستگذاری تعریف شود. نقشهای پاسخگو و مسئولیتهای شهروندان (برای فراهم کردن ستاده) و مسئولیتهای دولت (در تصمیمگیری درباره مواردی که باید برای آنها پاسخگو باشد)، باید برای همه روشن باشد. ت) زمان مشاوره عمومی و مداخله فعال باید در زودترین زمان ممکن انجام شوند تا اجازه دهند طیف گستردهتری از راهحلها و سیاستها برای افزایش شانس بکارگیری موفق آنها ایجاد شود. برای این که مشاوره و مداخله اثربخش باشد، زمان باید کافی باشد. اطلاعات نیز در هر مرحله از چرخه سیاست مورد نیاز است. ث) عینیت اطلاعاتی که طی فرایند سیاستگذاری توسط دولت ارائه میشود، باید عینی، کامل و قابل دسترسی باشد. براساس برابری حقوق شهروندان، همه باید در دسترسی به اطلاعات مساوی باشند. ج) منابع برای این که اطلاعرسانی عمومی، مشاوره و مداخله فعال در سیاستگذاری اثربخش باشد باید میزان منابع انسانی، مالی و فنی و کافی باشد. مقامات دولتی باید دارای مهارتهای مناسب باشند، کارکنان را رهبری کنند و در کنار یک فرهنگ سازمانی پویا باید در دورههای آموزشی شرکت کنند. چ) هماهنگی فعالیتهای مقدماتی اطلاعرسانی، درخواست بازخور از مردم و مشاوره از مردم باید هماهنگ باشد. این هماهنگی باید براساس واحدهای دولتی باشد تا مدیریت دانش را افزایش دهد، از جامعیت خط مشی اطمینان یابد. تلاش برای هماهنگی نباید ظرفیت واحدهای دولتی را کاهش دهد تا ما بتوانیم از نوآوری و انعطافپذیری اطمینان پیدا کنیم. ح) پاسخگویی دولتها باید نسبت به این موارد پاسخگو باشند. استفاده از ستادههایی که مشاوره با مردم و مداخله فعال شهروندان به شکل بازخور بدست میآید. معیارهای اطمینان از باز بودن فرایند سیاستگذاری، شفاف بودن آن، حساس و پاسخگو بودن آن به بررسی و موشکافی خارجی و بازبینی برای افزایش پاسخگویی کل دولت، حیاتی است. خ) ارزیابی دولتها برای ارزیابی عملکردشان به ابزارها، اطلاعات و ظرفیت نیاز دارند تا در فراهم کردن دانش، هدایت مشاوره و درگیر ساختن شهروندان به منظور تطبیق با الزامات جدید و تغییر شرایط سیاستگذاری موفق باشند. د) شهروندی فعال فعال بودن شهروندان و وجود یک جامعه مدنی فعال برای دولتها مفید است. دولتها باید به طور جدی دسترسی به اطلاعات و تسهیل مشارکت را فراهم کنند و در جهت افزایش آگاهی مردم و آموزش مدنی آنها و تقویت مهارتهای آنان بکوشند. به علاوه دولتها باید از ظرفیتسازی سازمانهای جامعه مدنی حمایت کنند. ۲.۳ تکنیکها و روشهای مشارکت عمومی : ۲.۳.۱ روشهای بالقوه زیادی برای مشارکت عمومی وجود دارد. در این جا بعضی از روشها که اغلب مورد استفاده بودهاند، لیست شده است و در ادامه به طور خلاصه آنها را تشریح میکنیم. مشاوره مکتوب پرسشنامه جلسات عمومی و آزاد گروههای تمرکز گروههای بازنگری گروههای بزرگ شهروندی کارگاهها هیأتهای ژوری شهروندی نظرسنجیهای مشورتی کنفرانسهای اجماع گروههای هماندیشی گروههای کار تمرینات چشماندازسازی برنامهریزی برای واقعیت روشهای الکترونیکی : صندوق پستی الکترونیکی توزیع لیست آدرسهای الکترونیکی جلسات اینترنتی گفتگوی زنده آن لاین نظرسنجیهای آن لاین برنامهریزی سناریوها و بازیهای فعال ۱- مشاوره از مردم دعوت میشود تا درباره خط مشیها و پیشنهادات، نظرات و توضیحات خود را روی کاغذی بنویسند. این روش وقتی مناسب است که بخواهیم دیدگاهها و پیشنهادات پیچیده و بالقوه افراد، احزاب و گروههای فشار را به طور مشروح و با جزئیات جمعآوری کنیم. ۲- پرسشنامه ممکن است پرسشنامه بین گروهی تصادفی از مردم یا گروهی ویژه و انتخاب شده از شهروندان پخش شود. در آنها تعدادی سؤال پرسیده میشود و پاسخها برای تحلیل جمعآوری میشوند. سؤالها میتوانند شامل پرسشهای بسته (انتخاب گزینه از بین پاسخهای از قبل تعیین شده) و پرسشهای باز (پاسخ آزادانه شهروندان) باشد. از پرسشنامهها برای درک افکار عمومی استفاده میشود. این روش وقتی مناسب است مه دولت بخواهد بداند چه تعدادی از مردم بر مشورت عمومی با دولت درباره موضوع خاصی فکر میکنند و موضوع برایشان مهم است. ۳- همایشهای عمومی برای درک بیشتر یک موضوع بخصوص یک همایش عمومی با دعوت از همه به ویژه از طریق تبلیغات تشکیل میگردد. در این جلسه ادارهکنندگان، اطلاعات لازم را ارائه میکنند و سپس به سؤالات مردم پاسخ میگویند. این روش وسیلهای است که رویکرد شفاف و باز دولت درباره سیاستگذاری و جمعآوری ایدههای مردم را نشان میدهد. ۴- گروههای تمرکز افراد در گروههای ۸-۱۰ نفری دور هم جمع میشوند و توسط یک راهنمای آموزش دیده حمایت میشوند تا درباره موضوع خاصی بحث کنند. جلسه ۱-۲ ساعت طول میکشد. این روش اغلب وقتی استفاده میشود که میخواهیم دیدگاههای گروه ویژهای از شهروندان را بطور عمیق مورد بررسی قرار دهیم. با این که اطلاعاتی به دست میآید ولی هدف اصلی جستجوی عقاید در عمق بیشتر است. ۵- گروه بازنگری برای این جلسات مثل گروههای تمرکز از مردم دعوت میشود برای بازنگری و بحث دوباره در یک یا چند جلسه شرکت کنند. هدف مطالعه بیشتر روی موضوعات، بحث کردن با افراد خارج از گروه و انعکاس و اصلاح دیدگاهها میباشد. زمان جلسات تا ۲ ساعت است و در این جا نسبت به گروههای تمرکز اجازه بحث عمیقتری داده میشود و هر جلسه براساس جلسات قبلی ادامه مییابد. با این روش مشارکتکنندگان قادر میشوند که تفکرشان را توسعه دهند و به مباحثه ادامه دهند. ۶- پانلها و گروههای بزرگ شهروندی برای این گروهها به طور تصادفی از میان مردم نمونهگیری میشود و گروههایی بین ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر تشکیل میشود. افراد دیدگاههای خود را درباره موضوعات مختلف به طور منظم ارائه میکنند. از مجموعهای از روشها مثل نظرسنجی، مصاحبه و گروههای تمرکز استفاده میشود. در طول زمان اعضای پانل تعویض میشوند. این روش هزینهبر است و میتواند بطور منعطف استفاده شود. مشکل این روش ترک گروه است، زیرا هر فرد نماینده قشر خاصی از جامعه است. ۷- هیأتهای ژوری شهروندی شامل گروههای ۱۲-۱۶ نفره از شهروندان به عنوان تعداد مناسب میباشد. گروهها به عنوان بخشی ویژه از مردم برای بحث و گفتگو درمورد سیاست خاصی دور هم جمع میشوند. مباحثات و گفتگوها تا ۴ روز ادامه دارد و طی آن اعضای گروه از نظرات کارشناسان و شواهد موجود بهرهمند میشوند. و در نهایت نتیجهگیری آنها به صورت یک گزارش تدوین میشود. این روش برای ایجاد راهحلهای خلاقانه و نوآور مناسب است و به سیاستگذاران اجازه میدهد تا فهم عمیقی از ادراک مردم درباره موضوع خاصی کسب کنند. ۸- کارگاهها این کارگاهها گفتگوی سیاستگذاران یا گروهی از شهروندان و ذینفعان را درباره موضوع خاصی میسر میکند. شکل برگزاری کارگاهها میتواند متفاوت باشد. مثلا ممکن است موضوع را دولت تعیین کند. مشارکتکنندگان روی جنبههای مختلفی از موضوع با ترکیبی از گروههای کوچک و بزرگ بحث میکنند. این کارگاهها معمولا ۲ روز طول میکشد و به سیاستگذاران اجازه میدهد تا یک موضوع و مشکلات و اولویتهای خط مشی مرتبط را به طور عمیق ارزیابی کنند. ۹- نظرسنجیهای مشورتی از این روش برای سنجش افکار شهروندان هم قبل و هم بعد از این که به آنها فرصت داده شد تا روی موضوع خاصی بحث کنند، استفاده میشود. شامل کنفرانسی ۱-۲ روزه است و از ۲۵۰ تا ۶۰۰ نفر تشکیل میشود. مشارکتکنندگان به گروههای ک.چکتر تقسیم میشوند، روی موضوعات بحث میکنند، شواهد را بررسی میکنند و از کارشناسان سؤال میکنند. در واقع آنها به نمایندگی از نگرشها و افکار گروههای وسیعتر جامعه در جلسات شرکت میکنند. این روش برای ایجاد کردن دیدگاههای مطلع در بین بخش وسیعی از مردم مناسب است. ۱۰- کنفرانسهای اجماع گروهی با ۱۵-۲۰ نفر عضو با انتخاب تصادفی دور هم جمع میشوند و ادراک خود از یک موضوع ویژه را از طریق اطلاعات خواسته شده و در گفتگو با کارشناسان توسعه میدهند. در جلسه اول اطلاعات ارائه میشود و اعضای گروه درباره موضوع و سؤالاتی که میخواهند بپرسند، آگاه میشوند و در جلسه دوم اعضاء شروع میکنند به بررسی موضوع و شناسایی شاهدان برای آزمودن. اعضای گروه از شاهدان درباره موضوعی که در روزهای قبل مطرح شده بود سؤال میکنند و بر اساس پاسخها گزارشی تهیه میکنند که دیدگاهها نسبت به آن موضوع مشخص میکند. این گزارش در جلسه عمومی کنفرانس ارائه میشود. این روش برای باز کردن موضوع سیاستگذاری و ژرفنگری برای مردم مناسب است. ۱۱- جلسات هماندیشی روی موضوعات طی جلساتی منظم روی موضوع خاصی تمرکز میشود. ممکن است جلسات قوانین عضویت داشته باشند. معمولا توسط شوراهای محلی بکارگرفته میشوند. این روش، فرصتهایی برای گفتگوی مستمر مردم ایجاد میکند و به سیاستگذاری محلی کمک میکند. ۱۲- گروههای کاری این گروهها شامل تعدادی گروههای کوچکتر هستند که در پی ایجاد یک خط مشی خاص میباشند. مثل: کارشناسان، شهروندان، نمایندگان گروههای جامعه مدنی و مقامات دولتی. در این جلسات درباره سیاست خاصی با مشارکت افراد و گروههای درگیر سیاست، هماندیشی صورت میگیرد. در واقع در این روش از تخصص گروهی از مردم در ایجاد سیاست استفاده میشود. ۱۳- تمرینهای چشماندازسازی جستجو برای آینده صورت میگیرد. مثلا در یک کنفرانس گروه بزرگی از ذینفعان (حدود ۶۰ نفر) دور هم جمع میشوند. این افراد انتخاب میشوند زیرا آنها اختیار تصمیمگیری دارند. آنها یا به دنبال فهم بیشتر موضوع هستند یا از آن تأثیر میپذیرند. افراد در جلساتی ساختار یافته که تا ۲.۵ روز طول میکشدشرکت میکنند و در آن چشماندازی مشترک برای آینده ایجاد میکنند و سپس در جهت چشمانداز اقدام به عمل میکنند. این روش برای ایجاد همرأیی در بین ذینفعان مختلف مناسب است. ۱۴- برنامهریزی برای واقعیت اغلب در جوامع محلی صورت میگیرد و هدف آن برنامهزیری روی موضوعات است. یک مدل درختی چند بعدی درباره موضوعات عمومی ایجاد میشود و از مردم دعوت میشود که برای شناسایی مشکل و ارائه راهحل مشارکت کنند. این تکنیکها روی موضوعات به صورت تصویری تمرکز دارند و با همین روش قصد دارند مردم را به مشارکت بیشتر تشویق کنند. ۲.۳.۲ روشهای الکترونیکی : ۱- صندوقهای پست الکترونیکی : آدرسهای پست الکترونیکی به شهروندان فرصت ارائه بازخور به دولت را میدهد. ۲- لیست توزیعی پست الکترونیکی : شهروندان در این لیستها ثبت نام میکنند و از این طریق در مشاورهها بین احزاب ذینفع و بازخور به دولت مشارکت میکنند. ۳- گروههای هماندیشی اینترنتی : شرکت در این گروهها میتواند بین افراد خاصی محدود شود (مثلا گروهی از ذینفعان کلیدی) یا برای همه آزاد باشد. از این طریق شهروندان میتوانند به پیشنهادات دولت به طور آن لاین یا غیر آن لاین پاسخ دهند، توضیحات سایرین را بخوانند و با دیگران وارد بحث و تبادل نظر شوند. این هماندیشی به دو صورت انجام میگیرد: هماندیشی روی موضوعات، هماندیشی روی سیاستها. در قسمت مشاوره و نظرخواهی الکترونیک این مسأله بیشتر توضیح داده خواهد شد. ۴- گفتگوهای زنده آن لاین : مشارکتکنندگان دیدگاههای خود را در دورههای زمانی معین (معمولا ۲ ساعت) با وزراء و سایر مقامات مطرح میکنند. این گفتگوها ممکن است در طی یک دوره مباحثه و هماندیشی اینترنتی سازماندهی شوند. ۵- نظرسنجیهای آن لاین : این نطرسنجیها از طریق پست الکترونیکی یا سایر وب سایتهای ویژه صورت میگیرد. ۶- برنامهریزی سناریوها و بازیهای فعال : برای مشارکت مردم در ایجاد پیشنهادات و گزینههای خط مشی استفاده میشود. ۳. برنامهریزی مشارکت عمومی : تجارب نشان میدهد که سیاستگذاران میتوانند با یک برنامهریزی درست، در اجرای برنامههای مشارکت عمومی موفق باشند. سه مرحله مختلف دربرنامهریزی مشارکت عمومی عبارتند از: ۱- مرحله پیش از مشارکت ۲- مرحله شناسایی روشها و منابع ۳- مرحله پس از مشارکت ۳.۱ مرحله پیش از مشارکت : ۳.۱.۱ چه اهدافی مورد نظر است ؟ مشارکت عمومی میتواند با ایجاد یک خط مشی در مراحل مختلف حمایت شود. قبل از شروع هر گونه فعالیت جلب مشارکت مردم دلایل سیاستگذاران باید مشخص باشد. بخصوص باید بدانند آن فعالیت چه تناسبی با چرخه سیاستگذاری دارد و چه مزایایی دارد. مدیریت انتظارات : مشخص بودن میزان سهم افراد در فرایند مهم است. منافع افراد از مشارکت و میزان تأثیر دادههای آنها روی تصمیمگیری باید روشن باشد. مشارکتکنندگان نیاز دارند تا دقیقا و به طور واقعگرایانه بدانند از آنها چه انتظاری میرود و آن چه که آنها با مشارکت خود میتوانند تغییر دهند چیست. تعیین اهداف : یک گفتگوی مقدماتی با ذینفعان میتواند به دولت برای تعیین اهداف و ایجاد حمایت از فرایند کمک کند. اهداف میتوانند در زمینهای سیاست در آن ایجاد میشود، شکل گیرند. اهداف واضح به سیاستگذاران کمک میکند تا مخاطبان مورد نظر را شناسایی کند، روشهای مناسب مشارکت عمومی را انتخاب کنند و در ارزیابی نیز مفید هستند. ۳.۱.۲ چه موقع دولت مردم را مشارکت میدهد ؟ چرخه سیاستگذاری : یکی از معروفترین مدلهای سیاستگذاری است که شامل پنج مرحله دستورگزاری و مشکلیابی، تحلیل و تنظیم خط مشی، سیاستگذاری و تصمیمگیری، اجرای خط مشی و نظارت و ارزیابی خط مشی میباشد. سیاستگذاران باید فعالیتهایی را انجام دهند تا مطمئن شوند که در تنظیم سیاستها، دیدگاهها و تجربیات افرادی که افرادی که از این سیاستها اثر میپذیرند را به حساب میآورد. در ادامه روشهای مناسب هر مرحله سیاستگذاری با توجه به اهداف توافق شده ذکر میشود. ۱- مرحله دستورگزاری : هدف این مرحله شناسایی مسائل و مشخص کردن نیاز به سیاست یا تغییر در سیاست میباشد. روشهای مناسب برای آن روشهایی هستند که برای شهروندان فرصتهایی را ایجاد میکنند تا دیدگاههای خود را توضیح دهند تا دولت پاسخگو باشد. روشهای مناسب آن گروههای تمرکز، تمرینهای چشماندازسازی، گروههای هماندیش اینترنتی و نظرسنجیها میباشد. ۲- مرحله تحلیل و تنظیم خط مشیها : هدف این مرحله تعریف چالشها و فرصتهای مربوط به موضوعی خاص به طور روشن است و سعی میشود خط مشیهایی مقدماتی و اولیه در این مرحله شکل گیرد. تکنیکهای مناسب، آنهایی هستند که سبب میشوند افراد مرتبط و ذینفعان و تصمیمگیرندگان دور هم جمع شوند و چالشها و فرصتهای موضوعی خاص را شناسایی کنند و راهحلهای موردنظر را ایجاد کنند. روشهای مناسب شامل گروههای تمرکز، کارگاهها، هیأتهای ژوری شهروندی و تمرینهای چشماندازسازی میباشد. ۳- مرحله تصمیمگیری : هدف اطمینان یافتن از یک سیاست خوب و کاربردی از بین سایر سیاستها و تصمیمگیری درباره اجرای آن میباشد. تکنیکهای مناسب باید امکان یادگیری و بحث روی مجموعهای از گزینههای خط مشی فراهم کنند. روشهای مناسب آن عبارتند از هیأتهای ژوری شهروندی، نظرسنجیهای مشورتی و جلسات هماندیشی اینترنتی است. اوراق مباحثات رسمی دولت، فرصتهایی را برای مردم ایجاد میکند تا در این فرایند مشارکت کنند. ۴- مرحله اجرا : هدف این مرحله ایجاد یک برنامه اجرا، مشروعیت بخشیدن، ایجاد مقررات و راهنما برای اجرای خط مشی است.در این مرحله، مشارکت عمومی کمتر تکراری است. روش گروههای تمرکز میتواند برای بهبود سیاست انتخاب شده استفاده شود. ۵- مرحله نظارت و ارزیابی : هدف این مرحله ارزیابی و بازنگری سیاست اجرا شده است. مشاوره و نظرسنجی از استفادهکنندهها، سنجش افکار و مطالعات هماندیشی اینترنتی ابزارهایی هستند که میتوانند برای نظارت و ارزیابی اجرای یک سیاست بکارگرفته شوند. به علاوه استفاده از گروههای تمرکز برای کسب بصیرتی عمیقتر میتواند فرایند را کامل کند. ۳.۱.۳ چه کسانی مشارکت میکنند ؟ سیاستگذاران باید از گروههای متفاوت جامعه که تحت تأثیر موضوع خاصی قرار میگیرند ادراک و فهمی شفاف داشته باشند. بخصوص قبل از تصمیمگیری آنها باید بدانند که چه گروههایی را مشارکت دهند و از چه روشهایی بهره ببرند. دولت باید درباره همه مخاطبان و فراتر از استفادهکنندگان مستقیم خط مشی تأمل داشته باشد؛ زیرا هر خط مشی ممکن است بر دیگران نیز اثرگذار باشد. طبقهبندی مردم : برای طبقهبندی مردم چندین راه ارائه شده است: مردم به عنوان مصرفکنندگان و شهروندان مردم معمولا براساس این که آیا مطابق ظرفیتشان به عنوان مصرفکنندگان یا شهروندان مشارکت داده میشوند، دیدگاههای مختلفی را درباره سیاست و موضوعات گوناگون بیان میکنند. مشارکت دادن مردم تحت عنوان شهروند، دید وسیعتری را درباره موضوعی خاص ایجاد میکند؛ نسبت به حالتی که تنها به مصرفکنندگان نتایج یک سیاست خاص توجه میکنیم. گروههای خاصی از مردم مثل مردم معلول، سیاهپوستان، اقلیتهای قومی و مذهبی، جوانان، پیران و .... گروههای جامعه مدنی این واژه کلیه ذینفعان رسمی و غیر رسمی را دربر میگیرد که شامل سازمانهای نمایندگی مختلف نیز میشود. کارکنان از کارکنان عملیاتی و خطوط اول تا مدیران ارشد. سیاست ارتباطات و مشاوره : اجرا و اداره هر روش مشارکت عمومی بر خود خط مشی نیز منعکس میشود. در مشارکت عمومی ما نیاز داریم تا به طور یکپارچه درباره استراتژیهای ارتباطی بخشهای مختلف در رابطه با خط مشیها بیندیشیم. بخصوص برای آگاه کردن مردم از فرایندهای مشارکتی برای ایجاد یک سیاست باید از ابزارهای ارتباطی مناسب بهره ببریم. باید نتایج مشارکت و این که چگونه مشارکت مردم روی تصمیمگیری اثر میگذارد به شهروندان و گروههای جامعه مدنی طی یک استراتژی ارتباطی گزارش شود. شناسایی مشارکت مردم : در هر مرحله باید به خاطر داشته باشیم که سازمانها و افراد از اوقات گرانبهای خود میگذرند و مهارتها و منابع باارزش خود را ارائه میکنند تا مشارکت کنند؛ و این باید همواره توسط سیاستگذاران و دولت درک شود و از آن قدردانی شود. سیاستگذاران دقیقا باید بدانند که چگونه مشارکتکنندگان در عمل از مشارکت خود نفع میبرند؟ و چه پارامترهایی وجود دارد؟ بنابراین دولت باید به طور مؤثر با مردم ارتباط برقرار کند. ۳.۲ مرحله شناسایی روشها و منابع : ۳.۲.۱ دولت چگونه مردم را مشارکت میدهد؟ هدف دولت از مشارکت عمومی کمک میکند تا روش مناسب را با توجه به عواملی مثل نیازهای مخاطبین منابع و محدودیتهای زمانی یک سیاست خاص برگزیند. ترکیبی از روشها : بهترین کار این است که با در نظر گرفتن موضوع، به ترکیبی از روشها ضمن توجه به مخاطبان مختلف و اهداف بپردازیم. استفاده از ابزارهای مشاوره و نظرخواهی الکترونیکی (مثل جلسات مباحثه اینترنتی و یا هیأتهای ژوری الکترونیکی) در کنار سایر روشها (مانند کارگاهها و مشاوره مکتوب) میتواند اثربخش باشد. در بخشهای بعدی مشاوره الکترونیکی مورد بحث قرار خواهد گرفت. طراحی روشها برای برآورده کرده اهداف : ملاحظات زیر به سیاستگذاران کمک میکند تا رویکردها و روشهای طراحی مشارکت عمومی را طوری انتخاب کنند که برای رسیدن به اهداف مناسب باشند. مقصود آیا شما تنها برای این که مردم احساس کنند که آنها هم در ایجاد یک سیاست نقش دارند، با آنها مشورت میکنید؟ یا ایجاد گزینههایی خلاقانه و نوآور در توسعه خط مشی مورد نظرتان است؟ دوره هدف شما انجام مشورت در یک دوره زمانی است (مثل هماندیشی روی موضوع در چند روز) یا میخواهید سریع باشد (مثل یک کارگاه نیم روزه)؟ استفاده از اطلاعات آیا شما قصد دارید برای مشارکت کنندگان اطلاعات فراهم کنید؟ یا میخواهید پاسخهای فوری آنها را درباره موضوع خاصی بدانید؟ زمان آیا شما زمان کافی برای این که مشارکتکنندگان بتوانند دادههای کافی ارائه کنند، فراهم کردهاید؟ کنکاش گروهی آیا شما میخواهید مشارکتکنندگان با هم روی موضوع بحث کنند؟ انواع پاسخها پاسخهای مورد نظر شما کیفی هستند یا کمی؟ اگر به دنبال پاسخهای کمی هستید بهتر است پژوهشهایی انجام شود و سیاستگذاران برای تحلیل آنها از توصیههای تحلیلگران تحقیقات اجتماعی استفاده کنند. پاسخ به سؤالات بالا کمک میکند تا روش مناسب را انتخاب کنید. مثلا در شرایطی که موضوع خط مشی نیاز به مشارکت پیچیده دارد و فهم مخاطبان از موضوع کم است، واضح است که مشارکتکنندگان به زمان احتیاج دارند، فرصتهایی برای مباحثه و ارائه اطلاعات نیز لازم است. ۳.۲.۲ چه منابعی مورد نیاز است؟ چه منابعی در دسترس است ؟ ملاحظاتی درباره منابع : دولت نیاز دارد تا منابع مورد نیاز را لحاظ کند. مثلا فعالیتهای زیر نیاز به هزینههای مرتبط دارد: برنامهریزی و اجرا (مثل بکار گرفتن مشارکتکنندگان، پرداخت هزینهها، مشوقها و پرداخت هزینههای اجاره) زمانی که بر فعالیتهای مدیریتی/ برنامهریزی صرف میشود. تحلیل نتایج توزیع و انتشار تابع ارزیابیها بعلاوه دولت باید درباره واگذاری بعضی فعالیتهای ذکر شده و پیمانکاران تأمل کند. تخصیص منابع باید متناسب با مقیاس پروژه باشد. پول و زمان: استفاده از روشهای مختلف : در انتخاب روشها هزینه باید مورد توجه قرار گیرد. به هر حال انجام اثربخش مشارکت عمومی امکانپذیر است و باید با توجه به محدودیتهای بودجهای در ارتباط با اهداف، روشهای مناسب انتخاب شوند. بعضی از روشها به زمان و هزینه بیشتری نیاز دارند. مثلا توصیه میشود دولت به برنامهریزی برای هیأتهای ژوری شهروندی تا سه ماه فرصت دهد که شامل ترتیب دادن مقدمات حضور شاهدان و متخصصان میباشد و بکارگیری و اجرای آن ۴ روز طول میکشد. در حالی که شروع به کار گروههای تمرکز، پس از توافق بر روی موضوع در یک یا دو هفته امکانپذیر است. استفاده از پیمانکاران خارجی : موضوع دیگری که دولت باید مشخص کند این است که آیا خود، اجرای فعالیتهای مشارکت عمومی را بر عهده میگیرد یا بعضی از آنها را به سازمانهای خارجی مثل آژانسهای تحقیقاتی، مراکز مشاوره و مؤسسات آکادمیک میسپارد. ۳.۳ مرحله پس از مشارکت : ۳.۳.۱ پاسخها چگونه تحلیل میشوند ؟ مسلما نحوه تحلیل پاسخها به روش بکار گرفته شده بستگی دارد. گامهای زیر میتواند سیاستگذاران مفید باشد: گام اول: مطمئن شوید که اطلاعات ثبت شده همه پاسخها، به طور دقیق و کامل جمعآوری و نگهداری شدهاند (چه از طریق مشاورههای رسمی مکتوب و چه از طریق گفتگوهای مختلف) گام دوم: پاسخها به انواع مشخص تقسیم کنید. مثلا دیدگاههای گروههای کسب و کار را در یک طبقه، نمایندگان کارکنان در یک طبقه دیگر و دیدگاههای سایر افراد در طبقات بعدی. این کار به شناخت تنوع دیدگاهها حول یک موضوع خاص کمک میکند. گام سوم: یک چارچوب ماتریسی شکل برای تحلیل ایجاد کنید تا بتوانید موضوعات را شناسایی کنید و مضامین، پیشنهادات و طرحهای کلیدی را ایجاد کنید. سپس دیدگاههای اولیه هر جنبه را خلاصه کنید. گام چهارم: دیدگاههای اولیه را امتحان کنید و به کاربر آنها در خط مشی توجه کنید. آیا دیدگاههای جدیدی وجود دارند که ارزش توجه بیشتر و تأملی عمیقتر را داشته باشند؟ راهحلهای عملی / واقعگرایانه را از بقیه راهحلها که امکان اجرا ندارند، جدا کنید. گام پنجم: سه جنبه تحلیل مشاورهای یعنی اجزای مختلف دیدگاهها، ارزیابی کاربرد آنها در سیاستگذاری و استخراج اولیه پاسخهای دولت را با یکدیگر در یک صفحه پیامدها رسم کنید. گام ششم: با ذینفعان مرتبط به دولت برای ایجاد یک تقسیمبندی روشن و نتیجهگیری از تحلیل مشارکت عمومی بر اساس صفحه پیامدهایی که استخراج کردهاید، تعمق کنید. جنبه دیگری که در تحلیل باید به آن توجه کنید این است که سیاستگذاران در زمان انتخاب روشها باید انواع نتایجی را که انتظار میرود در پایان فرایند به دست آید، پیش بینی کنند. در مرحله بعد باید مشخص کنند این نتایج قرار است چگونه تحلیل شوند و چگونه از آنها در تصمیمگیری استفاده خواهد شد. در غیر این صورت این خطر وجود دارد که تصمیمگیرندگان، نسبت به مکانیسمی که برای مشارکت مردم استفاده میشود و با این هزینه که آنها چگونه واقعا از نتایج نهایی برای حمایت از ایجاد یک خط مشی خاص استفاده میکنند، سهلانگارانه و با حواسپرتی برخورد کنند. استفاده از یک جدول زمانی که تاریخ انجام هر وظیفه کلیدی را در رابطه با فرایند مشارکت مشخص میکند، میتواند روشی مناسب و کاربردی باشد. وقتی از تعدادی از روشها مثل روشهای الکترونیکی و سایر روشها در ترکیب با هم استفاده شده است، باید پاسخهای مختلف یکپارچه و منسجم شوند، تا بتوان آنها را تحلیل کرد. ۳.۳.۲ بازخور به مردم چگونه باید باشد ؟ مردم از وقت خود میگذرند تا مشارکت کنند؛ بنابراین برای آنها مهم است که بدانند چگونه به دیدگاههایشان توجه میشود. بدون بازخور، مردم میپندارند دولت به آنها توجهی نمیکند. بازخور باید شامل دو عنصر باشد: پیامدهای مشارکت نتایج و تصمیمات بازخور دادن به مشارکتکنندگان و دیگران با علاقه به یک خط مشی (مثل دیگر بخشهای دولتی، سازمانها و اغلب مردم) میتواند مشروعیت کلی سیاست نهایی را افزایش دهد. در واقع بازخور دادن سبب میشود مردم درک کنند که آن خط مشی موضوع فرایند مشارکت عمومی بوده است؛ همچنین به بازخور باید به عنوان جزئی مهم از استراتژی داخلی و خارجی ارتباطات برای خط مشی توجه شود. ۳.۳.۳ ارزیابی چگونه باید باشد ؟ در مرحله ارزیابی مشارکت عمومی باید روشهای ارزیابی پیشبینی شده باشد. از جمله زمان مناسب، اثربخشی هزینه، تناسب با مقیاس پروژه و پولی که بر منابع سرمایهگذاری شده برای انجام روش باید لحاظ شده باشد. چرا ارزیابی ؟ ارزیابی اقدامات در جهت مشارکت عمومی به دولت کمک میکند تا: بداند چه چیزهایی کاربرد دارند و چه چیزهایی کاربرد ندارند. پیامدهای غیرمنتظره را نشان میدهد. باعث یادگیری در جهت بهبود اقدامات مشارکت عمومی در آینده میشود. دولت میفهمد که آیا مشارکت عمومی واقعا منجر به بهبود تصمیمگیری شده است یا نه. دولت متوجه میشود که آیا مشارکت عمومی بر اساس زمان و منابع، اثربخشی هزینه داشته است یا نه. ارزشیابی نباید کامل محسوب شود؛ بعلاوه باید کمی سعی شود بیش از حد هزینهبر و زمانبر نباشد. در نظر گرفتن برخی سؤالات کلیدی درباره این که آیا مشارکت عمومی با توجه به فرایندها و پیامدها به اهداف خود رسیده است یا نه کافی است. اگر عمل ارزیابی خوب صورت گرفته باشد این وظیفه ساده است. در ارزیابی، دولت باید از خود مشرکتکنندگان مثل مردم، ذینفعان کلیدی و سیاستگذاران استفاده کند. در ارزیابی باید به سؤالات زیر توجه شود. فرایند ارزیابی : آیا برنامهها و تمرینهای انفرادی مشارکت به اهداف خود رسیدهاند؟ آیا مشارکتکنندگان اهداف را درک کرده بودند؟ چه موقع مشارکتکنندگان احساس کردند که به اهداف خود رسیدهاند؟ نظر مشارکتکنندگان درباره اثربخشی مشارکت چه بود (براساس اطلاعات فراهم شده، دورههای آموزشی، روشهای مورد استفاده و ... )؟ آیا برنامهها و تمرینهای انفرادی مشارکت، فرصتی برابر برای مشارکت همه فراهم میکرد؟ آیا مخاطبان به اهداف خود رسیدهاند؟ آیا جدول زمانی واضح بود و رعایت شد؟ اگر نه، چرا؟ آیا روشهای انتخاب شده، برای اهداف دولت مناسب بود؟ آیا بازخور مناسب به مردم ارائه شد؟ از چه منابعی (برنامهریزی شده و برنامهریزی نشده) استفاده شد؟ ارزیابی پیامدها : اگر یکی از اهداف برنامه مشارکت عمومی بر فرایند سیاستگذاری مؤثر باشد، مردمی که در آن مشارکت داشتهاند دوست دارند بدانند که آیا آن هدف برآورده میشود یا نه؛ و این امر باید سنجیده شود، ولی با توجه به تعداد زیاد عوامل و تأثیراتی که یک وزیر موقع تصمیمگیری درباره یک خط مشی باید آنها را لحاظ کند، این کار ساده نخواهد بود. با وجود این برای سازمانها مهم است که به بهترین نحوی که میتوانند، اثرات مشارکت عمومی را روی اعمال و خط مشیها بسنجند. به هر حال ارزیابی تأثیر کلی مشارکت عمومی بر خط مشیهای سازمانی امکانپذیر است. یکی از راههای درک این موضوع توجه به دو حوزه اصلی زیر است: ۱) آنها که مشارکت میکنند: مثلا کدام یک از مشارکتکنندگان احساس میکنند از فرایند چیزی بدست آوردهاند؟ آنها در پیامدهای مشارکت چه میبینند؟ آیا آنها احساس میکنند که مشارکتشان روی سیاستگذاری مؤثر بوده است؟ ۲) سیاستگذاری: مثلا کدام پیشنهادات و طرحها براساس مشارکت تغییر کردهاند؟ آیا فعالیتهای مشارکت به بازبینی جنبههای مختلف یک سیاست منجر میشود؟ آیا وزیر و یا ذینفعان کلیدی به وسیله دیدگاههای ارائه شده تحت تأثیر قرار میگیرند؟ اگر این طور است چگونه و پاسخهایشان چیست؟ روشها : همانند سایر اقدامات مشارکت عمومی، روشها نیز باید با اهداف تناسب داشته باشند. سؤالاتی که پرسیده میشوند، نوع روشهای جمعآوری اطلاعات را تعیین میکنند. روشهایی که اغلب استفاده میشوند شامل پرسشنامهها، مصاحبههای آزاد / برنامهدار، گروههای تمرکز، مشاهده و نظرسنجی است. سیاستگذاران باید از روشهایی استفاده کنند که با اندازه پروژه و منابع مستقر شده در تناسب باشد. ارزیابی مستقل : دولت باید مشخص کند که آیا با کارشناسان مستقل ارزیابی، برای طراحی و اجرای سیستم ارزیابی قرارداد امضاء کند یا نه. ارزیابی خارجی مشروعیت یافتهها را افزایش میدهد. به علاوه در بعضی شرایط اجرای ارزیابی مستقل بهتر است (مانند محلی که انتقادات خارجی درباره پروژه خاصی وجود دارد). میتوان از کتابها و راهنماهای ارزیابی در کنار مشورت با ارزیابان باتجربه نیز بهره برد. توزیع : یافتههای ارزیابی میتواند به سایر سیاستگذاران کمک کند تا از تجارب بیاموزد و آنها را در گزارشهای مکتوب خود مستندسازی کنند. دولت همچنین باید انتشار آنها را از طریق رسانهها، ارائههای حضوری، کارگاهها، سمینارها یا در وب سایتها مورد نظر داشته باشند. در این جا نیز باید فعالیتها با اندازه اقدامی که ارزیابی شده، متناسب باشند. ۴ مشاوره و نظرخواهی الکترونیکی : ۴.۱تعریف مشاوره و نظرخواهی : فنآوریهای جدید، راهها و کانالهای جدیدی را برای درگیری و مشارکت عمومی در فرایند خط مشیگذاری گشودهاند. فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) خط مشیگذاران را از طریق تسهیل فرایند مشورت و تبادل نظر در سیاستگذاری پشتیبانی میکنند؛ در واقع میتوان شور و تبادل نظر الکترونیکی را مشورت و تبادل نظر مبتنی بر اینترنت و شبکه معرفی کرد. به عبارت دیگر در نظرخواهی الکترونیکی از ICT به منظور پشتیبانی و حمایت ارتباط متقابل و دوجانبهای استفاده میشود که از طریق آن ش