ارتباطات سلطه بخش یا ارتباطات توسعه بخش

ارتباطات سلطه بخش یا ارتباطات توسعه بخش

ارتباطات سلطه بخش یا ارتباطات توسعه بخش

احمد یحیایی ایله ای (دکترای ارتباطات)

" ارتباطات و توسعه " ، حوزه ای از مطالعات ارتباطی است که بخصوص پس از جنگجهانی دوم مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان و نیز کشورهای تازه استقلال یافته یادر حال توسعه قرار گرفت" 1

این موضوع از آن روی اهمیت و گسترش یافت که تکنولوژیهایجدیدارتباطی اهمیت فوق العاده ای بخصوص در توسعه اقتصادی پیدا کرد.

در دهههای 50 و 60 نوعی خوش بینی نسبت به تاثیر رسانه ها در توسعه بوجود آمده بود کهعمدتاً براساس الگوهای غربی نوسازی ایجاد شد اما پس از آن (از دهه 80 به بعد) بهکمک تحقیقاتی که در محتوای رسانه ها و حوزه ارتباطات بین الملل انجام شد این خوشبینی کمرنگ شد».2

البته می توان گفت: «اکثر صاحب نظران در تأثیر گذاری رسانه هااشتراک نظر دارند اما آنچه که نظرات مختلف را از هم تفکیک می کند نوع و ماهیت تأثیراست»3.

 

ارتباطات؛ سلطه یا توسعه

بحث اساسی این است که آیا ارتباطات و رسانه ها تسهیلکننده ، توسعه هستند یا تنها منجر به این مهم می شوند که به عنوان یکی از اساسیترین ابزارهای کشورهای توسعه یافته در مصرفی شدن کشورهای کمتر توسعه یافته عملکنند.

واقعیت این است که رسانه ها عامل اصلی و اساسی توسعه سیاسی هستند اماابزار اساسی و بنیانی بوده اند که کشورهای کمتر توسعه یافته را از نظر اقتصادیوابسته و مصرف زده کرده اند.

در بعد توسعه اجتماعی نیز در کشورهای کمتر توسعهیافته ، از خود بیگانگی و از خود باختگی را درپی داشته اند و در ابعاد فرهنگی بهاشاعه و سلطه فرهنگ کشورهای توسعه یافته (غربی) در کشورهای ذکر شده پرداختهاند.

حال سئوال اساسی این است که ارتباطات توسعه بخش است یا سلطه بخش؟

الف) ارتباطات توسعه بخش (خوش بینانه)

اکثر صاحب نظران و اندیشمندان در دهههای 50 و 60 دیدگاهی خوشبینانه به تاثیرات رسانه ها داشتند و حتی بر این باور بودندکه با توسعه رسانه ها و بهره وری از آن، توسعه و بخصوص توسعه اقتصادی رونق و سرعتخواهد گرفت. با این تصور کلی که گسترش وسایل ارتباط جمعی به توسعه اجتماعی و توسعهاجتماعی به توسعه اقتصادی منجر می شود.

دانیل لرنر ، ویلبر شرام و اورت راجرز ازجمله سردمداران نظریات خوش بینانه هستند که وسایل ارتباط جمعی را بعنوان محرک اصلیتوسعه اجتماعی ( آگاهی ) و بالطبع آن توسعه اقتصادی می دانند.

از الگوی آنانبعنوان الگوی علت - معلولی ، خطی و یا الگوی حاکم یاد می شود.

ب) ارتباطات سلطه بخش (بدبینانه)

به نظر مخالفان نظریات خوش بینانه ، جریانیکسویه و عمودی پیام از سوی وسایل ارتباط جمعی با انعکاس گسترده اخبار یکسویه بهسلطه امپریالیسم خبری انجامیده است این امپریالیسم با گسترش ابعاد دیگر پیام بهسلطه ارتباطی یا سلطه ارتباطات در جهان انجامیده است و سلطه ارتباطات به همراهتولید و توزیع انبوه کالاها و مصنوعات فرهنگی دیگر , سلطه فرهنگی را در پی داشتهاست.

از اصحاب مکتب فرانکفورت ، هربرت شیلر و هاملینگ می توان بعنوان کسانی نامبرد که با این جریان همسوی هستند.

توسعه سیاسی و ارتباطات ، توسعه اقتصادی وارتباطات و توسعه اجتماعی و ارتباطات محور اصلی می تواند بعنوان مباحثی جداگانهمورد مطالعه قرار گیرد.

منبع : 1و2و3- رسانه / تابستان 1379- صفحه 59

 

نویسنده مطلب: محمد حسن عبدالملکی

محمد حسن عبدالملکی

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...